|
اشعار کیکاووس یاکیده
بیوگرافی کیکاووس یاکیده: کیکاووس یاکیده متولد سال 1347 در تهران است. دوبلور و شاعر ایرانی است.یاکیده اخیرا کتابی با نام بانو و آخرین کولی سایه فروش از طریق انتشارات کاروان، منتشر کرده که رویکردی متفاوت به شعر سپید است و به نوعی هایکو وارهایی بسیار ملموس است.
اینم یه سری از شعرهای آقای کیکاووس یاکیده یا همون کامران خودمون!
هر که را از دور می بینم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ های بانو
اصلا که دست هایت در برابر باد پناهم خواهد داد ... پناهم خواهد داد ؟!! ______________________ کمی دیر
ادامه مطلب من زنم!!!!!
من زنم! بی هیچ آلایشی! حتی بی هیچ آرایشی! او خواست که من زن باشم... که به دوش بکشم بار تو را که مردی! و به رویت نیاورم که از تو قوی ترم... آری من زنم... او خواست که من زن باشم... همچنان به تو اعتماد خواهم کرد... عشق خواهم ورزید... به مردانگی ات خواهم بالید... با تمام وجود از تو دفاع خواهم کرد... پشتیبانت خواهم بود...و تو... مرد بمان! این راز را که من مردترم به هیچ کس نخواهم گفت. اولین روز بارانی!!! اولین روز بارانی را به خاطر داری؟؟؟ غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم و به شالاپ شولوپ های گل آلود عشق ورزیدیم. دومین روز بارانی را چطور؟؟ پیش بینی اش را کرده بودی. چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم. سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس شد. و سومین روز را چطور؟؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خود گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد. و و و
چند روز پیش چطور؟؟ به خاطر داری؟؟ که با یک چتر اضافه آمدی و برای اینکه پین های چتر توی چشم چالمان نرود،مجبور بودیم دو قدم از هم دورتر راه برویم؟؟ . . .
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو!! دکتر شریعتی
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |