قالب وبلاگ
***جذاب ترین مطالب***
خدایا!آلودگی دلهای آدمها،از حد هشدار گذشته.دنیا را چند روز تعطیل می کنی؟؟؟ 
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جذاب ترین مطالب و آدرس jazabtarinmataleb.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





اشعار کیکاووس یاکیده

 

 

بیوگرافی کیکاووس یاکیده:

کیکاووس یاکیده متولد سال 1347 در تهران است. دوبلور و شاعر ایرانی است.یاکیده اخیرا کتابی با نام بانو و آخرین کولی سایه فروش از طریق انتشارات کاروان، منتشر کرده که رویکردی متفاوت به شعر سپید است و به نوعی هایکو وارهایی بسیار ملموس است.

بازیگری

او در نقش احمد دوست محمد رضا گلزار در فیلم آتش بس و در فیلم زن زیادی اثر تهمینه میلانی و همچنین در فیلم شهر دقیانوس
در نقش دکتر بهداد و همچنین در نقش  جمشید کاظمی یا کامران بوریایی در سریال هوش سیاه1و2 که اخیرا از شبکه 3 پخش شدبه بازیگری پرداخته است.

 

اینم یه سری از شعرهای آقای کیکاووس یاکیده یا همون کامران خودمون!

 

هر که را از دور می بینم
گلویم خشک می شود
می ترسم نکند
این بار
اشتباه نگرفته باشم
بانو
من به دنبال تو می آیم
تو هم از من بگریز
بگذار
دیرتر بمیرم

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

های بانو


شوخی نکن

چشمِ خسته، بسته می شود

قلب خسته


می ایستد

می ایستد....!

______________________
 از ظهر تا غروب طول کشید دشتی را شخم زدم

تا دفنش کردم

بد عادت شده بود

جلو تر از من راه می رفت تا زود تر به تو برسد!

سایه ام را می گویم

که خواب دیده بود

تو به دیدارش آمدی...!

________________
در پیاله ای


به رنگ چشمان تو


غرق خواهم شد

فردا

در ساحل پیاله

خواب

ریشه خواهم داد

تو خواهم بود...!

 ______________________

اصلا
بی خیال ،
اگر شعرهایم را باد برد...
دل خوشم به همین ،

که دست هایت در برابر باد پناهم خواهد داد ...

پناهم خواهد داد ؟!!
___________

تنهایت می گذارم، می روم اسب خیالم را بیاورم، اندکی احساس ترس تنهائی را تازه کن زود برمی گردم

______________________

کمی دیر
مانند همیشه
به رویم نیار
از تردید و ترس
خسته ام
پر غبار از تدفین شان
فاتحه‌ای می خوانم
چیزی اگر مانده بود
از من
می آیم 
تو هم
لبخند رویایت را
که در گنجه گذاشته‌ای
بیرون بیاور
______________________


بقیه  شعرها در ادامه مطلب...


 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 11 تير 1392برچسب:, ] [ 19:6 ] [ narges ]

 من زنم!!!!!


من زنم!

بی هیچ آلایشی!

حتی بی هیچ آرایشی!

او خواست که من زن باشم...

که به دوش بکشم بار تو را که مردی!

و به رویت نیاورم که از تو قوی ترم...

آری من زنم...

او خواست که من زن باشم...

همچنان به تو اعتماد خواهم کرد...

عشق خواهم ورزید...

به مردانگی ات خواهم بالید...

با تمام وجود از تو دفاع خواهم کرد...

پشتیبانت خواهم بود...و تو...

مرد بمان!

این راز را که من مردترم

به هیچ کس نخواهم گفت.

[ شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 15:53 ] [ narges ]

 اولین روز بارانی!!!

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟؟؟

غافلگیر شدیم

چتر نداشتیم

خندیدیم 

 دویدیم

و 

به شالاپ شولوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.

دومین روز بارانی را چطور؟؟

پیش بینی اش را کرده بودی.

چتر آورده بودی 

و من غافلگیر شدم.

سعی می کردی من خیس نشوم

و شانه سمت چپ تو کاملا خیس شد.

و سومین روز را چطور؟؟

گفتی سرت درد می کند و

حوصله نداری سرما بخوری

چتر را کامل بالای سر خود گرفتی

و شانه راست من کاملا خیس شد.

و

و

و

 

چند روز پیش چطور؟؟

به خاطر داری؟؟

که با یک چتر اضافه آمدی 

و برای اینکه پین های چتر 

توی چشم چالمان نرود،مجبور بودیم دو قدم از

هم دورتر راه برویم؟؟

.

.

.


فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم

تنها برو!!

دکتر شریعتی

 

[ شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, ] [ 16:12 ] [ narges ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

ای روزگار... این سرنوشتی که برام بافتی... قسمت یقش یه خرده تنگه... قربون دستت شلش کن... دارم خفه می شم...
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 181
بازدید کل : 7512
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 88
تعداد آنلاین : 1



Alternative content